مخالفت محترمانه در مورد تحریم روسیه


من در دو هفته گذشته دو پست وبلاگ نوشته ام (اینجا و اینجا) که در آن از جامعه تجاری برای اعمال تحریم ها علیه روسیه در پاسخ به حمله غیرقانونی روسیه به اوکراین بحث کرده ام.

من فکر می‌کنم دلایل حمایت از چنین تحریم‌هایی قوی هستند: پوتین یک تهدید جدی و منحصربه‌فرد برای اروپای شرقی و به طور کلی جهان است، و ضروری است که هر گام ممکنی برای محکوم کردن او و فلج کردن او برداشته شود. جامعه بین المللی موافق است و جامعه تجاری بین المللی نیز به طور کلی موافق است.

اما نه همه. برخی از برندهای بزرگ مانند برخی از برندهای کمتر شناخته شده با این فراخوان مخالفت کردند. و در حالی که من با نتایج بدست آمده توسط افراد مسئول برای این برندها موافق نیستم، باید اعتراف کنم که فکر می کنم دلایلی که آنها در دفاع از نتیجه گیری خود ارائه می دهند قابل بررسی است.

از جمله این دلایل:

ما نمی خواهیم به روس های بی گناه صدمه بزنیم. تحریم های اقتصادی به شهروندان روسیه آسیب می رساند، از جمله کسانی که از پوتین متنفرند و از جنگ او حمایت نمی کنند. من خودم معتقدم که چنین آسیب های جانبی در مقایسه با تلفات جانی و اعضای بدن مردم اوکراین کمرنگ است. اما این بدان معنا نیست که این نکته خوبی نیست: افراد بی گناه صدمه می بینند همیشه مهم است حتی اگر فکر می کنید چیز دیگری مهم تر است.

ما نسبت به مقامات محلی خود تعهداتی داریم». برای برخی از شرکت‌ها، تعطیل کردن فعالیت‌های خود در روسیه می‌تواند به معنای خاموش کردن شیرهای دیجیتال باشد. برای برخی، این به معنای اخراج (به طور دائم؟) تعداد نسبتاً زیادی از افراد است. باز هم، ممکن است فکر کنیم این نگرانی بیش از حد است، اما هنوز یک نگرانی معتبر است. ما به عنوان یک کل من می خواهم شرکت ها فکر کنند که چنین تعهداتی در قبال کارکنان دارند.

“تحریم ها کارساز نخواهد بود.” نکته اینجاست که ما (آیا؟) شواهد تاریخی خوبی نداریم که نشان دهد این نوع تحریم ها جواب می دهد. پوتین در واقع یک دیکتاتور است و او واقعاً نباید به آنچه مردم روسیه فکر می کنند گوش دهد، بنابراین فشار بر روس ها برای وادار کردن آنها به فشار بر پوتین احتمالاً شکست خواهد خورد. من خودم حاضرم گزینه هایی را قبول کنم که موفقیت آنهاست بعید استبه امید موفقیت ممکن است. اما همچنان دغدغه ای است که ارزش شنیدن دارد.

تحریم ها می تواند نتیجه معکوس داشته باشد». نگرانی در اینجا این است که اگر ما در غرب زندگی را برای شهروندان روسیه دشوار کنیم، ممکن است آنها ما را به عنوان دشمن ببینند – که قطعاً پوتین سعی خواهد کرد آن را به تصویر بکشد. و اگر این اتفاق بیفتد، حمایت از پوتین و جنگ او می تواند بسیار زیاد باشد بالا رفتن در نتیجه تحریم ها

اینها برخی از دلایل هستند. دیگران هستند.

به طور کلی، من فکر می کنم که استدلال در جهت دیگر قوی تر است. من فکر می کنم پوتین به طور منحصر به فردی خطرناک است و ما باید از هر ابزاری که در اختیار داریم استفاده کنیم، حتی از ابزارهایی که ممکن است کارساز نباشند و حتی آنهایی که ممکن است عوارض جانبی ناخوشایندی داشته باشند.

با این حال – و این بسیار مهم است – من فکر نمی کنم افرادی که با من مخالف هستند بد نیستندو من آنها را احمق نمی دانم و به طور خودکار از فکر کردن کمتر به آنها خودداری می کنم.

البته فایده ای ندارد که افرادی که استدلال های بالا را مطرح می کنند همان هستند که هستند. برخی از آنها در دفاع از شرکت های بزرگ صحبت می کنند. انگیزه های شرکت های بزرگ اغلب مشکوک تلقی می شوند، و بنابراین ادعاهایی مبنی بر حسن نیت (“ما نمی خواهیم به روس های بی گناه صدمه بزنیم!” یا “ما باید از کارمندان خود حمایت کنیم!”) معمولاً به عنوان توجیه های خودخواهانه نادیده گرفته می شوند. . سپس مورد خاص برادران کخ و شرکت هایی که آنها مالک یا تحت کنترل آنها هستند وجود دارد. آنها اعلام کردند که به تجارت در روسیه ادامه خواهند داد. و برادران کخ به طور گسترده توسط بسیاری از چپ‌ها که آنها را پلوتوکرات‌های راست‌گرای آمریکایی می‌دانند، نفرت دارند. (کمتر درک کنید که در حالی که برادران کوچ از اهداف جناح راست حمایت کرده اند، آنها همچنین از اصلاحات زندان ها و اصلاحات مهاجرت در ایالات متحده حمایت کرده اند و شاید بهتر است به عنوان آزادیخواهان طبقه بندی شوند. به هر حال…)

فکر من اینه: این واقعیت که شما به افرادی که استدلال می کنند اعتماد ندارید یا شدیداً دوست ندارید دلیل کافی برای رد استدلال نیست. به این می گویند از شخص حمله کنند. البته سوابق برخی افراد کافی است تا بی اعتمادی را که ممکن است دلیل این امر باشد، تضمین کند با دقت نگاه کن از استدلال های آنها، اما این با نوشتن آنها بدون اطلاع قبلی کاملاً متفاوت است.

به عبارت دیگر، ما باید – در این مورد و در موارد دیگر – بتوانیم بین دیدگاه هایی که با آنها مخالفیم، از یک سو، و دیدگاه هایی که فراتر از رنگ پریده دیدگاه هایی که به سادگی با آنها مخالفیم، همان هایی هستند که می توانیم مشاهده و امتیاز دهی استدلال طرف مقابل و جایی که ما می توانیم می فهمم چگونه آنها به نتیجه رسیدند، اگرچه این نتیجه آن چیزی نیست که خود ما به آن می رسیم، همه چیز را در نظر گرفتیم. نقطه نظرهایی که هستند فراتر از رنگ پریده به گونه ای هستند که هیچ چیز جز منطقی سازی خودخواهانه نمی تواند آنها را پشتیبانی کند. دفاع ادعایی پوتین از حمله به اوکراین یکی از این دیدگاه هاست. هر بهانه‌ای که او برای حمله خشونت‌آمیز به یک همسایه صلح‌آمیز بیاورد، آنقدر نامنسجم است که فقط می‌توان آن را نتیجه تفکر آشفته یا پرده دود دانست. اما برای شرکت ها یا کارشناسانی که فکر می کنند اینطور نیست شاید خروج از روسیه به طور کلی بهترین ایده نیست. آنها دلایل خوبی در کنار خود دارند، حتی اگر در نهایت فکر کنم نتیجه گیری آنها اشتباه است.

دیدگاهتان را بنویسید