مردم تمایل دارند تحریم ها را به عنوان یک اقدام مستقیم غیرخشونت آمیز کلاسیک در نظر بگیرند. قدرت به مردم! و غیره اغلب در سالهای اخیر، بایکوتها توسط مصرفکنندگان برای تحت فشار قرار دادن شرکتها در مورد طیف وسیعی از مسائل مترقی مانند کنترل اسلحه و برابری ازدواج استفاده شده است.
اما البته، تحریمها همیشه یک امر مترقی نبوده است – آنها توسط فعالان از همه بخشهای طیف سیاسی مورد استفاده قرار گرفتهاند. و از نظر تاریخی، گاهی اوقات از آنها برای اهداف بسیار بد استفاده شده است. برای مثال، در دهه 1920، کو کلوکس کلان کاملاً آشکارا از تحریم استفاده کرد تا فروشگاههای سیاهپوست (همراه با فروشگاههای متعلق به یهودیان و کاتولیکها) را از کار بیاندازد. این یک استراتژی بود که در نهایت هدف آن بیرون راندن کل جمعیت اقلیت از شهرها و ایالت های خاص بود.
کاتلین بلی، در کتاب خود زنان کلن: نژادپرستی و جنسیت در دهه 1920، با تعجب آشکار اشاره میکند که در میان خبرچینها (کلنزمنهای سابق) که با او مصاحبه کرد، «هیچکس ندید. [such use of economic power] به عنوان یک عمل خشونت آمیز.” لیندا گوردون در کتاب خود با عنوان “دومین آمدن KKK: کوکلاکس کلان دهه 1920 و سنت سیاسی آمریکا” در این مورد از بلی نقل قول می کند. به نظر می رسد هر دو نویسنده این نکته را قابل توجه می دانند. به این معنی است که آنها (این نویسندگان) انجام دهید تحریم کلان را نوعی خشونت می بینید. من وسوسه می شوم با آنها موافق باشم.
اما صبر کنید، آیا نباید تحریم ها را از یکدیگر تشخیص دهیم صادقانه رفتار خشونت آمیز که توسط KKK انجام شده است؟ آیا «خشونت» در اینجا فقط یک استعاره نیست؟
شاید اما شایان ذکر است که آسیب اقتصادی است هستند آسیب واقعی ضررهای اقتصادی می تواند به معنای ناتوانی در خوردن یا تغذیه خانواده باشد. صاحب و کارمندان یک کسب و کار کاتولیک در یک شهر کوچک در ایندیانا در دهه 1920 ممکن بود با مشکل بسیار جدی روبرو شوند اگر کلان به اندازه کافی از جمعیت شهر را متقاعد می کرد که مانند گاهی اوقات از آنجا خرید نکنند. من گمان می کنم که بسیاری از مردم، اگر تحت فشار قرار گیرند، ترجیح می دهند درجاتی از آزار فیزیکی واقعی (چشم کبودی؟ ضرب و شتم متوسط، چند شیشه شکسته؟) به جای آن نوع ضرر اقتصادی متحمل چنین تحریم هایی شوند. خسارات اقتصادی قابل توجه است.
البته، همه موارد آنقدر دراماتیک نیستند: زمانی که دموکرات های ایالات متحده در سال 2018 In-N-Out Burger را به دلیل کمک مالی به حزب جمهوری خواه تحریم کردند، بسیار بعید بود که In-N-Out از تجارت خارج شود. واقعی خسارات اقتصادی (از نوعی که ممکن است شبیه خشونت بدانیم) بسیار بعید بود.
اهداف تحریم In-N-Out (و سایرین) نیز متفاوت بود. هیچ کس واقعاً نمی خواست به In-N-Out آسیب برساند – اعمال فشار اقتصادی فقط یک ابزار بود. هدف بیشتر نمادین یا حداکثر با هدف تولید کافی اقتصادی بود درد تا In-N-Out در رویکرد خود نسبت به کمک های مالی سیاسی تجدید نظر کند. اما پس از آن، تحریم ها احتمالاً برای KKK نیز “فقط یک ابزار” بود. آنها احتمالاً از خود کسبوکارهای تحریمشده بدشان نمیآمد، اما از تحریم برای اعمال فشار اقتصادی استفاده کردند تا مالک-مالکان را مجبور به خروج از شهر کنند. کشتن کسب و کار هدف نبود. نکته این بود که از شر “مردم نادرست” خلاص شویم.
تفاوت احتمالی دیگر: KKK به دور کامل رسیده است مایل برای انجام خشونت فیزیکی بنابراین همیشه این آگاهی وجود داشت که اگر تحریم نتیجه ندهد، همه چیز می تواند به سمت دیگری پیش رود. وقتی خشونت روی میز باشد، به اصطلاح، هر تاکتیک دیگری که استفاده میشود با پتانسیل خشونت آغشته میشود. در سال 2018 هیچ نشانهای مبنی بر اینکه دموکراتها برای افزایش قدرت تحریم خود به خشونت روی میآورند، یا اگر In-N-Out تسلیم نشود، از نظر فیزیکی خشونتآمیز میشود، وجود نداشت. بنابراین از این نظر، تحریم 2018 آشکارا غیرخشونت آمیزتر از تحریم های KKK در دهه 1920 بود.
با این حال، سوال باعث مکث می شود. تحریمها بخشی از طیفی از فعالیتهای اقدام مستقیم را به خود اختصاص میدهند که به عنوان فعالیتهای غیرقانونی برای تغییر رفتار افراد طراحی شده است. آنها تلاش هایی برای فراتر رفتن از اقناع عقلانی برای در دست گرفتن امور به دست خود، برای تحمیل نتیجه ای هستند که نمی توان یا نمی خواست برای آن استدلال کند. البته این احتمالاً گاهی از نظر اخلاقی ضروری است. اما نباید آن را ساده انگاشت.